امروز: سه شنبه 29 اسفند 1402
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

ادبیات نظری تحقیق ولایت از دیدگاه قرآن، ولایت از دیدگاه معصومین، انواع ولایت، عدالت، رهبری، خبرگان

ادبیات نظری تحقیق ولایت از دیدگاه قرآن، ولایت از دیدگاه معصومین، انواع ولایت، عدالت، رهبری، خبرگان دسته: علوم انسانی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 38 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 128

ادبیات نظری تحقیق ولایت از دیدگاه قرآن، ولایت از دیدگاه معصومین، انواع ولایت، عدالت، رهبری، خبرگان

قیمت فایل فقط 19,500 تومان

خرید

ادبیات نظری تحقیق ولایت از دیدگاه قرآن، ولایت از دیدگاه معصومین، انواع ولایت، عدالت، رهبری، خبرگان در 128 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

ولایت از دیدگاه قرآن

«قُل فَلِلّهِ الحُجَّةُ البالِغَةُ»(سوره انعام، آیه 149).

از زمان آدم علیه السلام تا خاتم(صلی اله علیه و آله) بحث ولایت و جانشینی پیامبران الهی یك امر هویدا و آشكار است.

خدا پرستان در اعصار مختلفه ی تاریخ زیر پرچم هدایت انبیاء و برگزیدگان حق زیسته اند «سلسله ی قوافل بشری از دروازه ی وجود به این نشئه آمده اند تا از قوه به فعلیت در آمده و از نقص به كمال برسند و بسوی سر منزل مقصود سرای جاودانی دیگر بشتابند، در این راه بدون دلیل و راهنما بدون مشعل دار و راهبر بدون برنامه و نقشه بدون وقوف بخط سیر و مسیر مستقیم و روشن به جایی نخواهند رسید و از الطاف الهی این است كه در هر عصر راهنمایی فرستاد و زمین خالی از حجت نبود و نیست و نخواهد بود» (عمادزاده، 1360، 39- 38).

آدم علیه السلام خلیفه ی خدا بر فرزندان و ملائكه بود و بعد از او هبة الله(شیث)هادی و رهبر بوده «حضرت آدم ابوالبشر مریض شد شیث را طلبید و گفت ای فرزند، اجل من رسیده كه بیمار شدم و پروردگار مرا وحی فرستاد كه تو را وصی خود كنم و اینك وصیت نامه زیر سر من است و بر عهد خود وفا می كنم... آن را بگیر... در این صحیفه تمام امور دین و دنیای تو در آن است این صحیفه را از بهشت آورده بود كه به شیث بدهد و شیث به مقام خلافت و وصایت و نبوت بر انگیخته گردید» (عمادزاده، 1360، 181).

این روند پیامبری ، خلافت و هدایت از اصلاب شیث بدون انقطاع و خالی شدن عصر و زمانه از حجت خدا تا بعثت نبی مكرم اسلام حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم ادامه داشت.

حضرت موسی علیه السلام برادرش هارون را جانشین و رهبری جامعه در غیاب خود قرار داد «یا هارونَ اخلُفتنی فی قومی»(سوره ی اعراف ، آیه ی 142).

حضرت لوط پیامبر در زمان حضرت ابراهیم خلیل الرحمان در شهرها و روستاهای منطقه ی سدوم عهده دار ولایت و جانشینی آن حضرت بود.

حضرت نوح فرزندش سام را به دستور خداوند متعال به جانشینی خودش انتخاب نمود«جبرئیل نزد او آمد و فرمود: ای نوح ایّام نبوت و عمر تو به پایان آمده پس اسم اعظم و میراث علم الهی و آثار علم نبوّت را كه نزد توست به پسرت سام تعلیم بده چون كه زمین را از كسی به واسطه ی او اطاعت و بندگی و راه هدایت من شناخته شود، خالی نخواهم گذاشت و نجات بندگان با قبض روح یك پیامبر و مبعوث شدن پیامبر دیگر رقم می خورد و هیچ گاه زمین را بدون حجت و كسی كه مردم را به هدایت دعوت نماید نخواهم گذاشت و مشیت من تعلق گرفته كه برای هر قومی یك هادی و رهبر قرار دهم كه سعادتمندان را هدایت و بر شقاوت مندان اتمام حجت نماید. و فرمود: نوح اسم اعظم و میراث علم و آثار نبوّت را به فرزندش سام منتقل كرد.» (کاشانی، 1387، ج2، ص469).

و در زمان معصومین علیهم السلام هم فقهائی به نیابت از معصومین كارهای مردم را انجام می داده و اوامر الهی را اجراء می نموده اند.

- ولایت از دیدگاه معصومین علیهم السلام

روایات زیادی از ائمه ی علیهم اسلام در رابطه با حاكمیت ولی فقیه در جامعه ی اسلامی وارد گردید كه صرفاً برای اطمینان بخشی به موضوع بحث به چند مورد از این روایات اشاره می گردد.

امام صادق علیه السلام «وأما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا، فإنهم حجتی علیكم و أنا حجة الله علیهم»)بحار، ج53، ص181،ح10(.

كه در این روایت راویان حدیث در مسائل مستحدثه حجت بر خلق بوده و هیچ قیدی هم نیامده كه این حجت در چه موضوع باشد و چون حدیث مطلق آمده بنابراین نتیجه اش می شود حجت مطلقه در همه ی امور اعم از سیاسی، اقتصادی، قضاء، حسبه و ...

البته به یك قید ضمنی اشاره گردیده و آن هم «روات حدیثنا» می باشد یعنی حجت صرفاً كسانی هستند كه در چهار چوب شریعت اسلام و گفتار معصومین علیهم السلام سخن می گویند و عمل می نمایند.

در حدیث دیگری از امام صادق علیه اسلام آمده است:

الملوك حكّام علی الناس و العلماء حكّام علی الملوك. - بحار، ج1، ص92،ح 91).

در این روایت هم كاملاً حاكم بودن علماء بر مسؤلین و كارگزاران جامعه ی اسلامی مبرهن و آشكار است. و حاكم كسی است كه عزل و نصب می كند و قدرت حاكمیتی دارد، بنابراین این نظریه ای كه بعضی از فقها در رابطه با نظارت ولی فقیه بر حكم رانان می دهند از هیچ جای این حدیث فهمیده نمی شود بلكه منطوق این روایت بر حاكمیت مطلق علماء حكایت می كند.

در مقبوله ی معروف عمربن حنظله به موضوع حاكمیت مطلق اسلام در چها رچوب شریعت اشاره شده است .

«ینظرون إلی من كان منكم ممّن قد روی حدیثنا، و نظر فی حلالنا و حرامنا، و عرف أحكامنا، فلیرضوا به حَكماً، فإنی قد جعلته علیكم حاكماً، فإذا حكم بحكمنا و لم یقبله منه، فإنما استخفّ بحكم الله، و علینا ردَّ، و الرادّ علینا و الرّاد علی الله، و هو علی حدّ الشرك با لله»( کلینی، کافی، ج1، ص67).

در این روایت كاملاً واضح و آشكار است كه علماء دین و راویان حدیث و سخن معصومین علیهم السلام و كسانی كه به حكم ائمه ی اطهار حكم می كنند تخطی از او تخطی از دستور معصومین علیهم السلام و در نهایت شرك به خداست. و با بررسی اجمالی این احادیث وظیفه ی فقها در مسائل عمومی و مهم اسلامی در حوزه های مختلف اعم از ولایت در افتاء، ولایت در قضاءِ، ولایت بر صدور احكام، دریافت وجوه شرعی از قبیل انفال و اخماس و میراث بی وارث و...، اموال عمومی و همین طور در موارد جزئی و شخصی و در همه ی ابعاد نشان حاكمیت مطلقه ی فقیه می دهد و این روایات سند و ابلاغی هستند بر مدار اصلی ولایت فقیه در اداره ی امور مسلمین بر منهاج شریعت و دیانت كه بر همین اساس علماء و فقها در ادوار مختلف و اعصار گذشته و حال بر این موضوع پرداخته و اغلب بر آن صحه گذاشته اند.

حاكمیت مطلق برای انبیاء الهی محرز است و این كه علماء وارثان انبیاء هستند«إنّ العلماء ورثة الأنبیاء»(بحار، ج2، ص151،ح31).

و انبیاء الهی جزء قوانین و نسخه های نجات بخش الهی و نمایندگی خدا در بین مخلوقات، چه میراثی داشته اند تا به علماء برسد، بنابراین میراث حقیقی انبیاء همان حاكمیت دینی آنها بوده است كه به علماء به ارث رسیده است.

- انواع ولایت

در اندیشه های اسلامی می توان چند نوع ولایت را از یكدیگر تفكیك كرد؛ یكی بحث ولایت تشریعی و دیگری ولایت تكوینی.

- ولایت تشریعی

در نگاه شیعی ما، فقط ائمه معصومین (علیه السلام) و نائبان، وكلا، منصوبان و كسانی كه از جانب ائمه (علیه السلام) دستور خاص دارند، از ولایت تشریعی برخوردار هستند.

گاهی یك نفر، منصوب خاص است؛ برای مثال در مورد یك مسئله یا مناقشه، نبی اكرم(صلی الله علیه و آله) شخصی مثل«معاذ بن جبل» را تعیین می كند تا او در مورد آن قضیه حكم صادر كند، این فرد هر حكمی صادر كند، چون مأذون است، حكمش تشریعی است و ولایت تشریعی دارد.

از جانب دیگر، تقریباً اكثر بزرگان اسلامی ما بر این باور هستند كه ولایت تكوینی هم فقط از آن معصومین است؛ اما علی الاصول و القاعده نباید تمامی موجودات به میزان بهره ی وجودشان، نسبت به موجودات مادون خود ولایت و نسبت به موجودات مافوق خود، تولی داشته باشند. قاعدتاً باید این گونه باشد، مگر اینكه ما نص صریحی از جانب امام معصومی داشته باشیم.

«ولایت بر تشریع» همان ولایت قانونگذاری و تشریع احكام است؛ یعنی اینكه كسی، سرپرست جعل قانون و وضع كنندة اصول و مواد قانونی باشد. این ولایت كه در حیطه ی قوانین است و نه در دایره ی موجودات واقعی و تكوینی، اگر چه نسبت به وضع قانون تخلف پذیر نیست یعنی با اراده مبدء جعل قانون، بودن فاصله، اصل قانون جعل می شود، لیكن در مقام امتثال، قابل تخلف و عصیان است؛ یعنی ممكن است؛ افراد بشر، قانون قانونگذاری را اطاعت نمایند و ممكن است دست به عصیان بزنند و آن را نپذیرند؛زیرا انسان برخلاف حیوانات، آزاد آفریده شده و می تواند هر یك از دو راه عصیان و اطاعت را انتخاب كند و در عمل آن را بپیماید.

تنها قانون كامل و شایسته برای انسان، قانونی است كه از سوی خالق انسان و جهان و خدای عالم و حكیم و مطلق باشد و لذا، ولایت بر تشریع و قانونگذاری، منحصر به ذات اقدس الهی است؛ چنان كه قرآن كریم در این باره فرموده است: «إن الحكم إلاّ لله» (یوسف آیة 67 ).

«ولایت تشریعی» یعنی نوعی سرپرستی كه نه ولایت تكوینی است و نه ولایت بر تشریع و قانون، بلكه ولایتی است در محدودة تشریع و تابع قانون الهی كه خود بر دو قسم است؛ یكی ولایت بر محجوران و دیگری ولایت بر جامعه ی خردمندان.

قیمت فایل فقط 19,500 تومان

خرید

برچسب ها : ادبیات نظری تحقیق ولایت از دیدگاه قرآن ولایت از دیدگاه معصومین انواع ولایت عدالت رهبری خبرگان

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر